کلبه شادی

در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه show picture را بزنید
 



ادامه مطلب...


نوشته شده 25 آبان 1385برچسب:, توسط کلبه شادی

در يك سری از مسابقاتی كه در لندن انگلستان در مارس 2001 برای بيشترين صبحانه خورنده انجام گرفت، "كن ادواردز" اهل گلوسوب دربيشاير" 36 سوسك را در يك دقيقه خورد.
كن می‌گويد: زمانيكه سوسك‌ها را می‌جويد مثل اینکه پشت گلویتان بی‌حس است. اين به خاطر بويی است كه اين حيوانات از خود ساطع می‌كردند.

 
او به عنوان مربی و تمرين دهنده  با موش‌ها برای نمايش به طور نيمه وقت كار می‌كرد. "كن" برای اولين بار در سن 18 سالگی برروی سن ظاهر شد و بسيار طول كشيد تا بلاخره در سن 39 سالگی شهرتی در یک شب بدست آورد، برای نمايشی كه با عنوان موش‌ها از شلوار پايين مي‌روند در تلويزيون بريتانيا داشت كه در صدر برنامه‌های پر بيننده قرار گرفت.
 



نوشته شده 24 آبان 1385برچسب:, توسط کلبه شادی

مرد چینی با دمیدن در بینی، شیر از چشم‌هایش بیرون می‌دهد 

 



نوشته شده 24 آبان 1385برچسب:, توسط کلبه شادی

افراد زیادی هستند که به حیوانات علاقه دارند و دوست دارند که یک حیوان خانگی داشته باشند. اما مطمئنا شما کمتر با فردی مواجه شدید که عاشقانه مارمولک‌ها را دوست داشته باشد!!

 


ادامه مطلب...


نوشته شده 24 آبان 1385برچسب:, توسط کلبه شادی

در تصاویر ذیل عکس یک کودک عرب را می‌بینید که از بخش پائین تن خود ناقص الخلقه است، اما با این حال نماز می‌خواند و خدای خود را شکر می‌گوید.
 
 
 
 



نوشته شده 24 آبان 1385برچسب:, توسط کلبه شادی

در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه show picture را بزنید
 

موش + خلاقیت + استعداد = عکسهای زیبا



ادامه مطلب...


نوشته شده 24 آبان 1385برچسب:, توسط کلبه شادی

عکس ها در حال لود شدن میباشند...  شکیبا باشید!
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را بزنید.
 



ادامه مطلب...


نوشته شده 23 آبان 1385برچسب:, توسط کلبه شادی


 

آلبرت اینشتین در کودکی دچار بیماری دیسلسیک بود. یعنی معنی و مفهوم کلمات و عبارات را درست تشخیص نمی داد. معلم آلبرت اینشتین او را عقب مانده ذهنی، غیر اجتماعی و همیشه غرق در رویاهای احمقانه توصیف می کرد، ضمنا وی دوبار در امتحانات کنکور دانشگاه پلی تکنیک زوریخ مردود شد!

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

 


ادامه مطلب...


نوشته شده 22 آبان 1385برچسب:, توسط کلبه شادی

این پسر را حتما بخاطر می‌آورید، پسر 18ساله‌ای که رکورد کوچکترین مرد جهان را به دست آورد.

 
 
 
او دارای قدی حدود 73 سانتیمتر می‌باشد. این عکس‌ها جدیدترین عکس‌های این مرد کوچک می‌باشد.


ادامه مطلب...


نوشته شده 19 آبان 1385برچسب:, توسط کلبه شادی

شگفت انگیزترین و عجیب ترین داستان تاریخ علم پزشکی داستان زندگی تاتیانا و کریستا است. دو قلوهایی که مغزها و سیستم عصبی آنها به یکدیگر متصل است اما از شخصیتهای کاملا مجزایی برخوردارند.
این دو قلوهای به هم پیوسته در اصل نباید زنده باقی می‌ماندند زیرا شانس نجات یافتن آنها از مرحله بارداری، زایمان و سپری کردن ماه اول زندگی تقریبا صفر بود اما این دو به شکلی شگفت انگیز زنده مانده و در 25 اکتبر چهار ساله شدند، در حالی که در نهایت سلامت و شادی به سر می‌برند.
این دو قلوهای به هم پیوسته می‌توانند در بازی های نینتندو با یکدیگر رقابت کنند. آنها برای دست پیدا کردن به اسباب بازی ها با یکدیگر دعوا کرده و غذا و کارکردهای فیزیولوژیکی خود را با یکدیگر تقسیم می‌کنند. اما در عین حال این دو قلوها می‌توانند احساساتی مشابه را نیز با یکدیگر به اشتراک بگذارند.
از همه مهمتر این است که آنها می‌توانند افکاری یکسان را به اشتراک بگذارند به طوری که مادر بزرگ آنها می‌گوید، زمانهایی هست که این دو بدون اینکه حرفی بزنند، در گوشه ای نشسته اند وافکارشان را به یکدیگر انتقال می‌دهند و در صورتی که یکی از آنها با آن تفکر مخالف باشد با صدای بلند از دیگری می‌خواهد که فکر کردن به آن را متوقف کند.
دانشمندان درباره پرونده این دوقلو کاملا شگفت زده اند. به گفته "داگلاس کوچرن" جراح اعصاب در بیمارستان کودکان ونکوور این دو قلو دو کودک کاملا متفاوت هستند و هر کدام شخصیتی کاملا مجزا دارند اما سیستم احساسی و مغز آنها به یکدیگر متصل است.

 

 

بقیه در ادامه مطلب



ادامه مطلب...


نوشته شده 18 آبان 1385برچسب:, توسط کلبه شادی

دختر سرطانی در آرزوی مو ...!
 



نوشته شده 17 آبان 1385برچسب:, توسط کلبه شادی

Xie Qiupingزنی است که در چین زندگی می‌کند و توانسته رکورد جالبی را به نام خود ثبت کند.
او دارای رکورد بلندترین موی جهان می‌باشد.

 
 


ادامه مطلب...


نوشته شده 11 آبان 1385برچسب:, توسط کلبه شادی

ترس براي اين شخص معنائي هم دارد؟

كوين ريچاردسون ( رفتارشناس حيوانات ) 33 ساله در يكي از مناطق حفاظت شده حيات وحش ژوهاسنبورگ ( آفريقا ) مستقر است . شايد چينين صحنه هايي برايتان غير قابل باور باشد ولي او معروف به جادوگر شيرهاست. خودش در اين مورد مي گويد هيچ جادوئي در كار نيست و شيرها از زمان كودكي خود با او آشنا بوده اند ولي مسئله اينجاست كه يوانات گوشتخواري چو شير هر چقدر ه انسان را بشناسند به هر حال گوشتخوارند و نمي توان جلوي غريزه شان را گرفت .

كوين 10 سال قبل به اين نتيجه رسيد  كه برا او شيرها قابل اطمينان تر از انسانها هستند او بدون بكرگيري سيخ و شلاق و چوب و زنجير و فقط با بردباري و صبر و حوصله با شير ها دوست ميشود وحتي شبها در كنار آنها ميخوابد.

او نه تنها با شيرها بلكه با حيوانات گوشتخوار ديگر نيز رابطه اي دوستانه دارد به همين دليل شايسته است او را جادوگر حيوانات وحشي نام گذاري كرد.
 



ادامه مطلب...


نوشته شده 10 آبان 1385برچسب:, توسط کلبه شادی


این مطلب برگرفته از وبلاگ دلنوشته های یک کهنه سرباز بهروز مدرسی است که می خوانیم:


 " معجزه در پرواز " عنوان مطلب تصويري اين پست است که تقديم حضورتون مي کنم . بايد عرض کنم آن چه مي خوانيد برگرفته از يک حادثه واقعي است که سازمان نشنال جئوگرافي با صرف هزينه هاي کلان  بازسازي و به صورت مستند ارايه داده است . که به درخواست جمع کثيري از خوانندگان آن را آماده کردم که جا دارد از  " سام " نازنين در سوئد به خاطر در اختيار گذاشتن اين مجموعه تشکر کنم . لازم به ذکر است .. بعضي از عزيزاني که در خارج از ايران سکونت دارند بر بنده خرده مي گيرند که ما اين مستند ها  رو اين جا در ماهواره مي بينيم .. و براي ما جذابيتي ندارد .. ! از سوي ديگر تعدادي مرتب از بنده در خواست انتشار آن ها رو دارند .. باور کنيد نمي دونم به حرف کدوم دسته گوش فرا دهم .. !؟ ضمن اين که واقعآ انتخاب تصاوير ، سايز بندي ، آپلود ، ترجمه ، و روايت کل ماجرا از ميان ده ها هزار تصوير کار دشوار و ختي است .. که بنده به عشق دوستان انجام مي دهم .. پس لطفا اعتراض نکنيد !!

صحبت از محدوديت شد بايد عرض کنم .. بعضي از مستند ها مثل همين مورد از لحاظ گفتاري خيلي طولاني و پر تصوير است .. ! از سوي ديگر با محدوديت حجم و فضا در وبلاگ و سايت مواجه ام . که کار بنده رو خيلي سخت مي کند . به همين دليل بخش هاي پاياني رو به طور خلاصه تر پرداختم . اميدوارم بر کل کار تآثيري نداشته باشد . اين کار اگر چه وقت و انرژي فراواني رو از من گرفت .. اما با عشق و احترام تقديم به شما ياران همدل مي کنم .. اميدوارم هرگز شاهد هيچ سانحه اي در دنيا نباشيم .


 

 


 

 


 



 

۲۸ آپریل ۱۹۹۸ ساعت یک بعد از ظهر فرودگاه بین المللی " هیلو "
شاهد حضور مسافرانی است که قصد دارند با پرواز شماره ۲۴۳ این جزیره زیبا رو به مقصد
" هونولولو " ترک کنند .. 


 



 

خطوط هوایی " لوها " یکی از شرکت های معتبر هوانوردی است که
تجارب زیادی در حمل به مسافر دارد  


 



 

مسافران با نظم و ترتیب با هزاران شوق و امید در صف دریافت بلیط
قرار دارند .


 



 

دقایقی بعد اجازه سوار شدن مسافران صادر مي شود .. زمان پرواز
کلآ ۳۵ دقيقه است . پرواز ها از صبح زود اغاز مي شود . و اين نهمين پرواز اين شرکت
به جزيره هونولولو است .



ادامه مطلب...


نوشته شده 9 آبان 1385برچسب:, توسط کلبه شادی

دانلود حجم ۹۰ کیلو بایت

 

برای دیدن این فایل به نرم افزار هایی مانند OpenOffice.org Presentation، پاورپوینت و … نیاز دارید.




نوشته شده 6 آبان 1385برچسب:, توسط کلبه شادی





ادامه مطلب...


نوشته شده 6 آبان 1385برچسب:, توسط کلبه شادی

شکار رفتن بهلول و هارون

روزي خلیفه هارون الرشید و جمعی از درباریان به شکار رفته بودند . بهلول با آنها بود در شکارگاه

آهویی نمودار شد . خلیفه تیري به سوي آهو انداخت ولی به هدف نخورد . بهلول گفت احسنت !!!

خلیفه غضبناك شد و گفت مرا مسخره می کنی ؟

بهلول جواب داد : احسنت من براي آهو بود که خوب فرار نمود




نوشته شده 4 آبان 1385برچسب:, توسط کلبه شادی

حمام رفتن بهلول و هارون

روزي خليفه هارون الرشيد به اتفاق بهلول به حمام رفت .
خليفه از روي شوخي از بهلول سئوال كرد :
به نظر تو، من چند ارزش دارم ؟
بهلول جواب داد :
پنجاه دينار .
خليفه غضبناك شده و گفت :
ديوانه ، فقط لنگي كه بخود بسته ام پنجاه دينار ارزش دارد .
بهلول جواب داد :
من هم فقط لنگ را قيمت كردم ، وگرنه خليفه ارزشي ندارد !!



نوشته شده 4 آبان 1385برچسب:, توسط کلبه شادی

بهلول و داروغه


داروغه بغداد در بين جمعي ادعا مي كرد تا به حال كسي نتوانسته است مرا گول بزند .
بهلول در ميان آن جمع بود ، به داروغه گفت :
گول زدن تو كار آساني است ، ولي به زحمتش نمي ارزد .
داروغه گفت :
چون از عهده بر نمي آئي ، اين حرف را ميزني .
بهلول گفت :
افسوس كه الساعه كار خيلي واجبي دارم ، والا همين الساعه تو را گول مي زدم .
داروغه گفت :
حاضري بروي و فوري كارت را انجام دهي و برگردي ؟
بهلول گفت :
بلي .
همين جا منتظر من باش ، فوري مي آيم .
بهلول رفت و ديگر بازنگشت .
داروغه پس از دو ساعت معطلي ، شروع كرد به فرياد كردن و گفت :
اولين دفعه است كه اين ديوانه مرا اين طور گول زد و و چندين ساعت بيجهت من را معطل كرد و از كار انداخت!!



نوشته شده 4 آبان 1385برچسب:, توسط کلبه شادی

کلنگ را بردار


روزی بهلول نزد قاضی بغداد نشسته بود که قلم قاضی از دستش به زمین افتاد. بهلول به قاضی گفت: جناب قاضی کلنگت افتاد آنرا از زمین بردار.

قاضی بمسخره گفت : واقعاً اینکه میگویند بهلول دیوانه است، صحیح است. آخر قلم است نه کلنگ!

 
بهلول جواب داد:مردک، تو دیوانه هستی که هنوز نمیدانی.!! با احکامیکه به این قلم مینویسی خانه های مردم خراب می کنی.


حال تو بگو این قلم است یا کلنگ؟!!!



نوشته شده 4 آبان 1385برچسب:, توسط کلبه شادی

- بهلول و سوداگر:



روزي سوداگري بغدادي از بهلول سوال نمود من چه بخرم تا منافع زياد ببرم؟ بهلول جواب داد آهن و

پنبه. آن مرد رفت و مقداري آهن و پنبه خريد و انبار نمود اتفاقا" پس از چند ماهي فروخت و سود

فراوان برد. باز روزي به بهلول بر خورد . اين دفعه گفت بهلول ديوانه من چه بخرم تا منافع ببرم؟

بهلول اين دفعه گفت پياز بخر و هندوانه. سوداگر اين دفعه رفت و سرمايه خود را تمام پياز خريد

و هندوانه انبار نمود و پس از مدت كمي تمام پياز و هندوانه هاي او پوسيد و از بين رفت و ضرر

فراوان نمود. فوري به سراغ بهلول رفت و به او گفت در اول كه از تو مشورت نموده، گفتي آهن

بخر و پنبه ، نفعي برده . ولي دفعه دوم اين چه پيشنهادي بود كردي؟ تمام سرمايه من از بين

رفت. بهلول در جواب آن مرد گفت روز اول كه مرا صدا زدي گفتي آقاي شيخ بهلول و چون مرا

شخص عاقلي خطاب نمودي من هم از روي عقل به تو دستور دادم . ولي دفعه دوم مرا بهلول

ديوانه صدا زدي ، من هم از روي ديوانگي به تو دستور دادم . مرد از گفته دوم خجل شد و مطلب

را درك نمود.



نوشته شده 4 آبان 1385برچسب:, توسط کلبه شادی

بهلول و شیاد

 

 




آورده اند كه بهلول سكه طلايي در دست داشت و با آن بازي مي نمود. شيادي چون شنيده بود كه بهلول ديوانه است جلو آمد و گفت: اگر اين سكه را به من بدهي در عوض ده سكه كه به همين رنگ است به تو مي دهم!بهلول چون سكه هاي او را ديد دانست كه سكه هاي او از مس است و ارزشي ندارد به آن مرد گفت به يك شرط قبول مي نمايم! اگر سه مرتبه مانند الاغ عرعر كني . شياد قبول نمود و مانند خر عرعر نمود. بهلول به او گفت: خوب الاغ جون چون تو با اين خريت فهميدي سكه در دست من است از طلاست. من نمي فهمم كه سكه هاي تو از مس است. آن مرد شياد چون كلام بهلول را شنيد از نزد او فرار نمود.

 

 

 

 

 

 

 




نوشته شده 4 آبان 1385برچسب:, توسط کلبه شادی

یک روستا در چین که مثل نقاشی رنگ روغن می مونه



ادامه مطلب...


نوشته شده 4 آبان 1385برچسب:, توسط کلبه شادی

این هم از جدیدترین روش های پخت کباب!:6qwup3:

 



ادامه مطلب...


نوشته شده 2 آبان 1385برچسب:, توسط کلبه شادی

عکس ها در حال لود شدن میباشند...  شکیبا باشید!
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را بزنید.
 




ادامه مطلب...


نوشته شده 1 آبان 1385برچسب:, توسط کلبه شادی
.: Weblog Themes By www.NazTarin.com :.